قرنِ آخر

تا جایی که نمُردی، پیامبری

پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۵۸ ب.ظ

تیزی چاقو را فرو کردم توی گردنش. خون پاشید به تمام هیکلم. راهش مرگ بود فقط، باید که می‌مُرد.

چاقوی بعدی توی شکم بعدی رفت. خنجر تیز کردم برای قلبِ بعد.

یک سؤال وجود داشت و تنها گزینه‌ی پیش‌رو مرگ بود. نمی‌خواستم قلباً. وظیفه بود.

جلوی آینه ایستادم، من هم اگر حقم بود باید می‌بُرید. نبرید چاقو. حق بودم. مانده بود کار هنوز.
پنج‌تا، ده‌تا، بیست‌تا، صدتا، نمیدانم چندتای بعدی. می‌ایستادم جلوی آینه و رگ گردنم می‌تپید زیر تیزی و خون نمی‌پاشید. نمی‌برید. حق مانده بودم هنوز. هزارتای بعدی.
باز ایستادم روبه‌روی آینه. حس کردم که تیز بود. نرم نزدیکش کردم به شاهرگم، خیس شد، بُرید. کشیدمش عقب. دستمال کاغذی آشپزخانه را فشار دادم به جای سوزش و چاقو را انداختم توی سطل آشغال.

 

کاش یک کاتالوگ «توضیح المسائل  عصبی و درونیِ پریود، برای پسرها» وجود داشت که بنشینند بخوانند، بلکه بفهمند وقتی داری چایی‌نباتت را میخوری بی‌دلیل گریه‌ی شدیدت گرفته یعنی چه. این‌که یک لحظه خوب باشی و لحظه‌ی بعد از تهوع و دل پیچه ملحفه چنگ بزنی، هیچ درکی از تحلیل ساده‌ترین مسائل نداشته باشی و فکر کنی قطعا بیماریِ حاملگیسم را که در آن زنی زجر نُه ماه بارداری و بعد زایمان و پرورش کودک را به جان می‌خرد، کشف و نامگذاری خواهی کرد. (دخترهای مزخرفی هم که دوران پریودشان بی درد و جنگ اعصاب است؛ می‌توانند بخوانند. اصلاً هم منظورم شخص خاصی نیست.) پسرها باید بخوانند، شاید فهمیدند که در این مدت بعضی‌هاشان باید بالکل خفه شوند و بعضی‌هاشان یک لحظه هم نباید خفه شوند!

  • Avilet

دیدگاه‌ها (۱۰)

عمومیت دادن اصلا خوب نیست.
یا مثلا کامنت اون دختر خانمی که نوشته پسر ها کلا نمی فهمند
هر زمان با همه پسر های جهان در شرایط قرار گرفتید و نفهمیدن اون وقت می تونین بگین تو فلان شرایط پسرها درک کمتری از شرایط دارند.
اصولا عمومیت دادن به این شیوه نشانه کم اطلاعاتی است.
در مورد اون مساله هم متاسفانه درجامعه ما تابو وجود داره که خیلی هم مسخره است .ولی هست . خانم ها خجالت می کشند که اعلام کنند این وضعیت رو برای همین ما بقی نمی تونن درکشون کنن
چون خجالت وجود داره در حالی که این طبیعت یک زنه . جرم که نیست. ولی چون از گذشته به علت کم سوادی و عقب افتادگی مورد تمسخر و اینکه زشته بی حیاییه پنهان شده از این نظر خب خیلی ظلم اتفاف می افته.
در حالی که طبیعته. مثل غذا خوردن.مثل دستشویی رفتن .مثل رشد کردن مو دوران پریودی هم یک دوران طبیعی عه انسانه . ولی چون ازش تابو درست شده متاسفانه مشکلاتش رو هم خانم ها تحمل می کنند. 
ولی اینکه پسرها کلا نمی فهمند اصلا نظر درست و منطقی نیست
قضاوت کردن در این حجم خودش نشان دهنده خیلی چیزهاست
پاسخ:
آره درسته تعمیم دادن کار صحیحی نیست اصلاً
کلاً با همه‌ی حرفاتون موافقم
  • • عالمه •
  • یکی باید باشه که نرم آدمو بغل و نوازش کنه :(
    پاسخ:
    چقد خوبه که آدم داشته باشه یکی از این آدما
    بلی بلی حتما و حتما باید بخوانند. شاید فهمیدند... شاید >_<
    پاسخ:
    شایدهای ناامیدانه :)))
    کاش وجود داشت همچین کتابی 
    پاسخ:
    البته زیاد هستن کتابایی در این رابطه
     "و بعضی‌هاشان یک لحظه هم نباید خفه شوند!" :))
    چقد با این جمله ت حس همذات پنداری دارم!!!
    پاسخ:
    از هم‌ذات پنداری‌تان ممنونیم!
    هوم. چه خوبه.
    +میدونی! حتی دخترا هم خودشون اگه پریود نباشن یادشون میره!! بعد ناراحت میشن میگن چرا تو این جوری شدی :| و در اون لحظه ست که آدم حس میکنه وظیفه داره بُکشه! :دی :|
    در کل باید بین اطرافیان بروشور پخش کرد هر ماه :|
    پاسخ:
    بـــه بـــه ببین کی اینجاست! صفا آوردین بابا
    + دقیقا :)))))
    خب هر وقت اینطور شدید قبلش ی ِ ندا بدید به مدت یک هفته نزدیک نشوید:|
    پاسخ:
    اشاره کردم که بعضی افراد باید نزدیک بشن و بعضیا نه
    اتفاقا الآن آگاهی ها خیلی بیشتر شده،ولی اگه کسی خودش نخواد بفهمه، تو 20 تا بروشور بکن تو حلقش.فایده ای نداره که.
    پاسخ:
    دقیقا:))
  • شکیبا حاجى زاده
  • من کاملا درکت میکنم .بعضی وقتا میگم چرا من اینطور باشم و انواع درد شکم درد و کمر درد و حالت تهوع یه جا بیان سراغم بعد فلانی اونقدر راحت !با خودم میگم من واس دوران نه ماه و بعدش دیگه فولاد اب دیده شدم ولی اینطوریا هم نیس:|
    چون هرسری بساط وآى و آخ و گریه دارم:/
    بى بى وقتی گریه میکردم واس اینکه اروم شم میگفت اونایى که درد بیشترى میکشن همراه دردشون یکم از گناهاشون هم پاک میشه اونا رو خدا بیشترتر دوس داره.بیا مثلا اینطور فکر کنیم.نظرت؟ :)
    پاسخ:
    راستش با توجه به اعتقادات من، اینکه با همچین تفکری خودمو آروم کنم خیلی بعیده :))
    ارام باش جانم :/ 
    پسر ها کلا نمیفهمند :))
    پاسخ:
    می‌خوای حالا یکم آروم باشی تو هم؟ :/ :))
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی